ابونصر فارابی: موسیقی علم شناسایی الحان است و شامل دو علم است؛ علم موسیقی عملی و علم موسیقی
نظری.
ابوعلی سینا: موسیقی علمی است ریاضی که در آن از چگونگی نغمهها از نظر ملایمت و سازگاری، و چگونگی زمانهای بین نغمهها بحث میشود.
روحالله خالقی: موسیقی صنعت ترکیب اصوات است به طوری که برای انسان خوشایند باشد.
افلاطون: موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان، و بال به تفکر و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز میبخشد.
- افلاطون : موسیقی روح انسان را مناسب و هماهنگ می کند و استعداد پذیرش عدالت را در وی بر می انگیزد.
- بتهوون: موسیقی مظهری است عالیتر از هر علم و فلسفهای. موسیقی هنر زبان دل و روح بشر و عالیترین تجلی قریحه? انسانی است.
- بتهوون: آنجا که سخن از گفتن باز میماند موسیقی آغاز می شود.
- لئوپددوفن: ریشه موسیقی به عهد کهن ارتباط دارد. درواقع همان روزی که انسان توانست برای نخستین بار خوشیها ورنجهای خود را با صدا نمایش دهد، مبداموسیقی به شمار میآید.
- روحالله خالقی: موسیقی صنعت ترکیب اصوات است به طوری که برای انسان خوشایند باشد.
- ابن خردادبه (به نقل از یحیی بن خالدبن برمک): موسیقی آن است که تو را شاد کند و برقصاند و بگریاند و اندوهگین کند و جز آن هر چه باشد رنج و بلاست.[1]
- ابن خردادبه: موسیقی ذهن را لطیف و خوی را ملایم و جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده میکند، آفرین بر خردمندی که موسیقی را پدید آورد.[1]
- هگل: آنچه موسیقی متعلق به خود میداند همان اعماق زندگانی درون شخص است موسیقی هنر خاص روح است و به طور مستقیم به روح خطاب می کند.
- واگنر: من موسیقی را تنها وسیله لذت گوش به شمار نمیآورم بلکه آن را محرک قلب و مهیج احساسات میدانم. موسیقی عالیترین هنرهاست. موسیقی متعلق به دل است و جایی که دل نیست موسیقی هم وجود ندارد.
نوشته شده در یادداشت ثابت - شنبه 94/8/24ساعت
9:42 عصر توسط eibo
نظرات ( ) |
|