توهمدردی یا همدردی؟؟؟؟
بــــاز
ای الهه ی ناز
با دل من بســـاز
کین غم جان گداز
برود ز برم
گــــــر
دل من نیاسود
از گناه تو بود
بیا تا ز سر
گنهت گذرم
بــــاز
می کنم دست یاری به سویت دراز
بیا تا غم خود را با راز و نیاز
ز خاطر ببرم
گــــر
نکند تیر خشمت دلم را هدف
به خدا همچون مرغ پر شور و شعف
به سویت بپرم
آنکه او ز غمت دل بندد چون من کیست
ناز تو بیش از این بهر چیست
تو الهه نازی، در بزمم بنشین
من تو را وفادارم، بیا که جز این
نباشد هنرم
این همه بی وفایی ندارد ثمر
به خدا اگر از من نگیری خبر
نیابی اثرم
نوشته شده در یادداشت ثابت - پنج شنبه 93/2/19ساعت
10:25 عصر توسط eibo نظرات ( ) | |
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |